ترکمن سسی- در پي انتشار جوابیه بیمارستان برزویه گنبدکاووس در خصوص خبر فوت نوزاد يك روزه در بيمارستان برزويه ، پدر نوزاد مذكور ضمن ارائه اسناد سلامت نوزاد خود با ابراز نارضايتي از تاخير حضور پزشك آنكال ،مطالب و توضيحاتي را ارسال نموده است.
به گزارش خبرنگار تركمن سسي مطالب و توضيحات ارسالي پدر نوزاد فوت شده در بيمارستان برزويه گنبدكاووس بدين شرح است:
1-مادرنوزاد زیرنظر دکتری همچون پورقاز که بیش ازچهل سال سابقه پزشکی دارد قرار داشت و اگر نوزاد دارای مشکلی بود با این همه آزمایشات وغیره اعلام میکرد.پس از زیرنظرگرفتن شش ماه مراقبتهای ویژه وآزمایش های متعدد تشخیص دکتر پورقاز سالم بودن نوزاد را تایید مینماید و دکتر پورقاز سزارین مادر را بر عهده گرفت،نوزاد را ازشکم مادر بیرون کشید.(جواب آزمايش ها و سونوگرافي ها جهت انتشار به پايگاه خبري ارسال شده است).
۲-چرا بیمارستان برزویه سکوت دکتر متخصص اطفال را مطرح نمي كند؟
دکتر متخصص پرستاران را و پرستاران دکتر را مقصرمیدانند و علت را دیر آمدن دکتر میدانند و اعلام میکنند که در همان موقع پدر نوزاد خود شاهد عملكرد پرسنل بوده و به چشم دیده است.
۳-پزشک اورژانس که چشم و گوش بیمارستان میباشد چرا بعد از چهارساعت بر بالین نوزاد حاضر میشود و پیش نوزاد می رود؟
۴-چرا بیمارستان اعتیاد مادر نوزاد را به رخ میکشد؟ مگر آزمایش خون گرفته اند که می گویند مادر اعتیاد داشته و آیا مادران اعتیاد دار که مثلا میگویند اعتیاد داشته نوزاد سالم بدنیا نمی آورند؟ از طرف دیگر مگر اعلام فوت نوزاد به علت اعتیاد مادر از طرف بیمارستان افشای اسرار حرفه اي و جرم نیست که اینگونه افشا می شود؟
و چرا بعد از گذشت شش ساعت مراقبتهای ویژه را دستور کار خود قرار مي دهند؟ و سوال ما اینجاست که شش ساعت زمان کمی نيست ، در اين فاصله با اقدام به موقع و مراقبتهای ویژه اولیه و جدی بودن در کار ، نوزاد ازدست نمی رفت و فوت نمی کرد.مگر زمان براي ويزيت بيماران آن بيمارستان اهميتي ندارد.حال كه موضوع نوزاد يك روزه بدحال در ميان بود!!!
۵- دکتر آنكال متخصص اطفال با قسم خود به رسول خدا انکارمیکند و میگوید که پرسنل نگفته و اعلام نکردند که نوزاد در حالت اورژانسی قرار دارد که با اعلام اورژانسی بودن باید فورا خودشان را برسانند که جای سوال است؟
۶-چرا پرسنل کل بیمارستان و بالامقام ها به جاي ارزش به جان يك انسان ، به حفظ آبروی بیمارستان سخت درتلاش اند که بدترین و سخت ترین اوضاع را نوزاد در این بیمارستان گذارنده است و متاسفانه بعد از بدنیا آمدن و باسختی فراوان و با گذشت چندین ساعت گریه و فشار فوت مینماید؟
۷-مگر جان انسان را با دیه می سنجند؟ که دکترمتخصص اطفال میگوید بیمه پزشکی دارم و با شکایت میتوانید از دیه نوزاد استفاده کنید؟
حالا قضاوت با مردم عزیز است که از یکطرف نامه کتبی میدهند که دکتر شش ساعت تاخیر کرده و اخطارمیدهند که به کل همکاران مركز درماني که چنین موضوعی نباید تکرار شود و ازطرفی هم با نظر یک ماما ، دکتر اورژانس بر بالین نوزاد و به اعلام ماما که نوزاد مشکل قلبی دارد دستور به بستری نوزاد را صادر میکند مگر نظر ماما تا چه حدی تخصصي است که به آن گوش می سپارند و بعد ازشش ساعت هم دکترمتخصص اطفال حاضر میشود.
فکر کنید و تصور كنيد که در این مدت چه شرايط و اتفاقاتی بر یک نوزاد يك روزه میگذرد و والدين آن طفل معصوم چه شرايطي را در اين بين تجربه مي كنند؟
۸-به دنبال انتقام از دکتر و یا بیمارستان و یا پرسنل و یا پزشک اورژانس و یا ماما نیستم و بدنبال آگاهی مردم از ارائه خدمات نامطلوب و ضعیف این بیمارستان به بيماران هستم و قضاوت در اين مورد با خود مردم شریف است و کلام آخر که این مصیبت وارده را اینگونه به پایان میرسانم و از خداوند متعال میخواهیم و دعا میکنیم که هر کس ناحقی و کوتاهی کرده باشد سزای عمل خود در این دنیا و آخرت ببيند.
بنده پدر طفل فوت شده بدنبال گرفتن ديه يا ريختن آبروى شخص يا انتقام گيرى نيستم چون هميشه ياد گرفتم و طورى زندگى كرده ام كه ببخشم و گذشت داشته باشم .هدفم آگاهى و اطلاع رسانى به دوستان و همشهريان عزيز خود است تا خداي نكرده شاهد رخ دادن وقايع و مصيبت هايي اين چنينى در آينده نباشيم.
ترکمن سسی:پدر این نوزاد تمامی مدارک پزشکی مادر و نوزاد از دنیا رفته را برای سایت ارسال کرده است که به انتشار چند نسخه اکتفا می کنیم.
دیدگاهها
انشالله جای این نوزاد در بهشت است و خداوند شما را صاحب فرزندانی دیگر نماید.
دلم میخواهد که یک تجربه دیگر خودم از این رفتارهای ناشایست بیمارستان های منطقه با خوانندگان در میان بگذارم.
پدر بنده مدتی قبل دچار مشکوک به یک بیماری عفونی و ریوی و آنفولانزای بسیار خطرناک و واگیر شده بود. با تشخیص مرکز بهداشت و دکتر متخصص باید به یک بیمارستان در مرکز استان می رفتیم. به آنجا رفتیم. اما مسئول مربوطه گفت که تخت ها پر شده و نمی توانند بیمار را پذیرش کنند. یعنی برای ایشان نه تنها جان یک بیمار ارزشی نداشت بلکه توجیه هم نبودند که این بیمار حتما باید برای جلوگیری از انتشار ویروس در جامعه، بستری شود. با کلی جرو بحث و دعوا بالاخره در یک اتاق که در حال ساخت بودتختی آماده کردند و پدرم بستری شد. خدارا شکر که جواب آزمایش منفی بود. اما واقعا اعتمادی به بیمارستان های منطقه ندارم.