ترکمن سسی - جمشید آقچه لی شاعر و هنرمند طنز پرداز و نام آشنای ترکمن صحراست که با اجرای قطعات طنز ترکمنی در رادیو و تلویزیون در دل مردم ترکمن صحرا جای باز كرده است.گفت و گويي با اين هنرمند محبوب انجام داديم كه در ادامه ميخوانيد.
جمشید آقچه لی فرزند آنه دردی متولد 1351 در روستای آقچه لی علیا ،تحصیلات ابتدایی تا دیپلم را در زادگاهش ،نگین شهر ،آزاد شهر و گنبدكاووس گذرانده است.فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته زیست شناسی گرایش علوم گیاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان و در حال حاضر ساكن شهر كنبدكاووس مي باشد.
* لطفا درباره چگونگي ورودتان به عرصه هنر و شروع كارهاي هنري تان براي ما بگوييد.
من از دوران نوجوانی علاقه مند به شعر بودم.در خانواده ما مرحوم پدرم آنه دردی عاشق محافل شعر و شاعری بود. روحیه ای شاد داشت و شوخ طبع و بذله گو بود.اشعار طنز هم مي سرود.با دوستانش كتاب های قدیمی شاعران را گوش می داد. مرحوم پدرم سواد نداشت ولی چون عاشق ادبيات تركمني بود معمولا از دوستانش دعوت می کرد و محفلی شکل می گرفت و معمولا یکی از عموهایم کتب قدیمی شعر و داستان را برایشان می خواند و آنها گوش می دادند و لذت می بردند. گاهی پیش می آمد در غياب عمويم ، از من می خواستند کتاب را من برایشان بخوانم. آن موقع كلاس پنجم ابتدایی بودم.این طوری من از حدود دوازده سالگی با شعر و داستان و ادبیات ترکمنی آشنا شدم.
مرحوم پدرم خودش نيز شعر می گفت.برای هرکدام از نوه هاش شعری می سرود.درباره دهقان ، كمباين دار و ... شعر مي سرود.
در خانواده ي پدر بزرگ مادری ام نيز هنر مندی بود به نام حقی بخشی از روستاي حاللي آخوند از توابع بخش مرکزی گنبدکاووس.گرچه وي بخشی نامداري نبود ولی در منطقه بخشی گری کرده است.
* پس در واقع با شعر و داستان وارد عرصه هنر شديد؟
اساسا کار هنری من با شعر آغاز شد.من دو دفتر شعر دارم.یک دفتر جداگانه اشعار طنز هم دارم.داستان هم نوشتم .تا کنون چهار داستان نوشته ام.البته هیچ کدام از آنها را هنوز منتشر نكرده ام و فعلا قصدی برای چاپشان ندارم .از سال ها پيش عضو انجمن شعر ميراث گنبدكاووس هم هستم و اگه وقت اجازه داد در جلسات آن شركت مي كنم.
یادم هست وقتی وارد مقطع دبیرستان شدم یکی از هم روستائی هایم قطعه شعری از سروده های خود را در رادیو گرگان خوانده بود.من ضبط شده آن شعر را در روستایمان گوش کردم.آن شعر برايم بسیار پر محتوا بود .همان یک قطعه شعر كه از ابراهيم آقچه لي شاعر هم روستائي خود بود چنان تاثیری در من گذاشت که از آن لحظه به بعد شیفته شعر شدم.در واقع شاعر ابراهیم آچه لی محرک اولیه من در عرصه شعر بود.به یاد دارم همان لحظه آن شعر را حفظ کردم و هنوز هم آن را حفظ هستم.
البته در بین دوستان خودم هم بودند که طبع و قريحه شعري داشتند و مسلما شنيدن اشعار و آشنايي با ايده هاي آنان براي من تاثير گذار بوده است، تا بیشتر و بیشتر با ادبیات ترکمنی مانوس تر شوم.
*كار هاي طنز را چگونه آغاز كرديد؟
وقتي سال 1377 وارد راديو برون مرزي صدا و سيماي مركز گلستان شدم،در آغاز کار گزارشگری می کردم و با همکارم یوسف بردی فراخی که اکنون بازنشسته شده به اكثر نقاط ترکمن صحرا می رفتیم و حدود ده سال از مردم منطقه سر موضوعات مختلف براي برنامه هاي رادیويي گزارش تهیه می کردم.پس از مدتی کاملا اتفاقی به پيشنهاد جبار سقلی تهیه کننده برنامه های طنز ترکمنی در تلوزيون که اتفاقا آن روز بازیگر اصليش غایب بود به عنوان بازيگر جایگزین سر ضبط یک برنامه طنز رفتم و با همان یک جلسه ضبط سال ها همکاری ما با ایشان در برنامه های ظنز تلوزیونی ادامه یافت.
این طور هر هفته موضوعي اعلام مي شد و من شعر طنز آماده و اجرا می کردیم.البته در اکثر این اجراها رامین گری دوتار می نواخت و من شعر طنز می خواندم.البته در کارهای طنز تلوزیونی موضوعات از طرف تهیه کننده برنامه مشخص می شود و ما همان موضوع را کار می کنیم.
* خيلي از مشتاقان اجراهاي به ياد ماندني شما را به ياد دارند.علت فاصله گرفتن شما از طنز تلوزيوني چه بود؟
چند سالی است که به دلیل تراکم کاری در رادیوی برون مرزی فرصت همكاري در ظنز تلوزیونی ندارم.و در واقع نیروی رادیو برون مرزی هستم و حجم کارها طوری است که در حال حاضر تمرکز من روی کارهای رادیو است.
* درباره طنز راديويي هم بفرماييد.
اين گونه كارها با درخواست مخاطبان و در برنامه سايرايار اولكام پخش مي شود.
موضوع كار هاي هنري شما چه شعر و چه طنز و نمايش هاي تلوزيوني كدام است؟
مضامین کارهای هنری من اجتماعی است.بیشتر موضوعاتی که مردم در زندگی روزمره با آن مواجه می شوند. من آنهارا در زندگی و تجارب شخصی خود دیده ام.
در این کارها سعی می کنم دردهای جامعه ناهنجاری های اجتماعی را با زبان طنز و با زبانی که هم برای مخاطب جذاب و خسته کننده نباشد کار كنم. غالبا مفاهيم اجتماعي و مردمي دارند. براي من همان مفاهيم و مضامين اجتماعي پررنگتر بوده و سعي كردهام بيشتر آن مفاهيم را انتقال دهم.
*خاطره جالبي از دوران نمايش هاي طنز تلوزيوني داريد؟
خاطره ای عرض کنم :اواخر دهه هفتاد با جبار سقلی تهيه كننده برنامه سر ضبط یک برنامه طنز تلوزیونی در یک مزرعه در کنار کمباینی با راننده کمباین داشتیم دیالوگ می کردیم.یک لحظه دیدیم مردی سراسیمه به سمت ما می آید و ما شوکه شدیم .نزدیکتر که آمد متوجه شدیم صاحب مزرعه است و تصور کرده بود ما داریم محصولش را درو میکنیم.بالاخره با هر زحمتی شده بچه های گروه توجیهش کردند که ما همچین قصدی نداشتیم.چیزی نمانده بود کتک بخوریم.
* در راديو مرزن مرزي تركمني چه تجربياتي داشتيد؟
از سال 1377 كه کار در رادیو برون مرزی صدا و سیمای مرکز گلستان را شروع کردم از گزارشگری شروع کردم. نویسندگی ، گویندگی ، ترجمه ، تفسیر و تهیه کنندگی هم كرده ام.مجري گري برخي مراسم رسمي فرهنگي و هنري را در سطح استان به عهده داشته ام.در حال حاضر هم در راديو تركمني گويندگي خبر انجام مي دهم.
شكر خدا رادیو برون مرزی تركمني مخاطبین پر شماری دارد.با مديريت حاج اراز محمد(بشير)خرمالي در واحد برونمرزي و تلاش همه عوامل واحد تحولات مثبتي شكل گرفته و ارتباط متقابل خوبي با مخاطبین داريم. ما در ايام ماه رمضان برنامه هاي ويژه ماه مبارك رمضان و برنامه مهماني خدا را داشتيم كه استقبال بسيار خوبي شد.از کشورهای همسایه ترکمنستان و افغانستان هم شنونده اين برنامه بودند.برنامه "سایریار اولکام" هم ازبرنامه های بسیار پر مخاطب فعلي است.
* به عنوان گوينده خبر ، چه خبرهايي تاثر زيادي در شما داشته است.و چه تحولاتي جزو مهمترين اخبار اين روز ها است؟
هر روز و هر هفته در خبرها از وقوع انفجار و بمب گذاري و كشته شدن دهها نفر از مردم مسلمان در کشورهای همسايگي ما مطلع مي شويم.اينها جناياتي است كه گروه هاي تروريستي و افراطي تكفيري در منطقه مرتكب مي شوند. اين اخبار دل هر انساني را درد مي آورد.هوشیاری و انسجام امت اسلامی را مي طلبد تا در سایه اتحاد و همبستگی و همدلی توطئه های شوم دشمنان اسلام را خنثی نمایند و با اين گونه اقدامات ضد بشری مقابله كنند. وقتي ما اين شرايط را مي بينيم ، بايد بيشتر قدردان امنيت كشورمان باشيم.كشور اسلامي ما الگوي امنيت در منطقه است.
* به عنوان يك هنرمند كار در راديو را چگونه مي بينيد؟
کار در رادیو کار گسترده ای است.برنامه هاي راديو مانند بارانی است که می بارد .باران زمین و طبيعت را جان تازه می بخشد ،رادیو به مردم و ذهن آنها جان می دهد.رادیو در زندگی مردم تاثیر زیادی دارد.از اين بابت كار در اين عرصه بسيار پر مسئوليت و با اهميت است.
* هنر در خانواده شما چه جايگاهي دارد؟
من دو فرزند دارم.شكر خدا هردو علاقه مند به هنر هستند.محمد امين كه پايه نهم است قاري قرآن است ،خيلي به شعر و ادبيات علاقه دارد.برخي اشعار طنزم را تمرين و اجرا مي كند.دخترم ايلكاي پايه چهارم است و به شعر و موسيقي علاقه مند است.
* در پايان چه صحبتي داريد؟
از لطف و محبت مردم خونگرم تركمن صحرا صميمانه تشكر مي كنم . در آستانه عيد قربان ، اين عيد بزرگ را به همه مردم منطقه شاد باش مي گويم. از جوانان مي خواهم تا قدر زندگي را بدانند و با محبت ، تلاش و فعالیت، آینده ای روشن و موفقت آمیز را براي خود و خانواده هايشان به ارمغان بياورند.
دیدگاهها