دختر حاجيه شهيد گميشاني :پدرم در بيمارستان عربستان مدام گريه ميكند بدون مادر برگردم جواب دخترانم را چه بايد بدهم .
همين فردا پس فردا موعد بازگشت :بانو حاجيه دورسن تقان قزل و همسرش از سفر معنوي حج است ، همان كه همه مسلمانان عالم يك عمر دعا مي كنند خدا قسمتشان كند و علاوه بريك فريضه واجب ديني بك آرزوي بزرگ براي همه عاشقان دين محمد (ص) است كه روزي قدم در سرزمين وحي بگذارند...
اما نه خبري از پرچم زيارت قبول است و نه شادي .. خانه شلوغ و چادر عزا علم شده است ....
فضا سنگين است و غم بار..
براي عرض تسليت و سرسلامتي به خانواده اين مادر شهيده در حادثه منا به ديدار خانواده اش رفتيم..
دختر كوچك شهيد منا با چشمان اشكبار گفت: يك ماه مادرم را نديده ام در شرايطي كه سخت دلتنگ ديدارش هستم خبر شهادتش را برايم آوردند..
.عيدمان را عزا كردند ،براي شادي و استقبال از پدر و مادر آماده شده بوديم ولي حالا...
مادرم كه رفت و ديگر نيست و پدرم با قلبي شكسته و بدني مجروح و سرو پاي شكسته به خانه برمي گردد .....
هيچ كاري جز همدردي از ما ساخته نبود...
وي در حالي كه اشك امانش نمي دهد ، ادامه داد پدرم دست در دست مادر درمسير منا بودند كه ناگهان مادرم در ميان سيل جمعيتي كه درحال برگشت بودند زمين مي خورد و پدرم در حال كشيدن دست مادرم بود تا كمكش كند كه ناگهان سيل جمعيت بر روي اوهم سرازير مي شود و جمعيت از روي پدر رد مي شود..
سر و پاي پدرم مي شكند و بيهوش مي شود و هم اكنون در بيمارستان بستري است و مادرم جان خود را از دست داد و در منا شهيد شد.
عمويم كه همرا آنان است مي گويد پدرم مدام در بيمارستان گريه مي كند جواب دخترانم را چه بدهم ، بگويم مادرشان كجاست ...
پسر خانم قزل ادامه داد: ارتباط گرفتن با پدرم سخت است و فقط او مي تواند تماس بگيرد و عموي من كه همراه اوست مي گويد به شدت ناراحت از دست دادن مادرم است و صحبت با فرزندانش بيشتر ناراحتش مي كند به همين دليل سعي ميكنيم زياد با او صحبت نكنيم .
منبع :ساحل گمیشان
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.