c_300_250_16777215_10_images_photo_2022-03-23_15-40-21.jpg

 

ترکمن سسی : ناز محمد یگن محمدی - نویسنده نامدار تاریخ ادبیات ترکمن احمد آخوندوف گرگنلی فرزند عالم جلیل‌القدر و شخصیت مشهور تاریخی حاج ‌رجب‌آخوند صیادی (1860ـ1935) قاضی‌القضات ترکمن‌صحرا، در 23 فروردین سال 1287ش. در شهر گمیش ‌تپه ایران به‌دنیا آمد.


احمد آخوندوف ‌گرگنلی ، تحصیلات اولیه خود را از محضر پدر بزرگوارشان رجب‌آخوند صیادی کسب‌ فیض‌ می‌کنند. سپس در مکتب‌خانه، ترکی و فارسی را کامل‌تر فرامی‌گیرد. مدیر مکتب‌خانه، لآلی‌خان(نبیره قیات‌خان)یکی از سرداران عثمان آخوند درباره‌ی این ‌شخصیت ادبی چنین اظهارنظر کرده‌است: «یکی از دانش‌آموخته‌های آن مدرسه که به شهرت رسید و از نظر علمی بسیار ارزشمند و خود گنجینه‌ای بی‌همتا بود احمدآخوندوف گرگنلی است».
عبدالله برادر بزرگ‌تر احمد قبل از سال 1926م. به عشق‌آباد رفته بود. احمد در سال 1926 از گمیش‌تپه رهسپارعشق‌آباد می‌شود و در مدرسه کارگران جوان تحصیل خود را آغاز می‌کند و پس از 4 سال آموزش متوسطه درسال 1930 از طرف کمیساریای فرهنگ و معارف مردمی ترکمنستان جهت ادامه تحصیلات به لنینگراد اعزام می‌گردد. در انستیتوی تاریخ و ادبیات و فلسفه تحصیلات خود را ادامه می‌دهد و در سال 1932 هنگام گذراندن ترم آخر در انستیتو خاورشناس آکادمی علوم شوروی به‌عنوان همکار علمی مشغول‌به‌کارمی‌شود.
 پسر رجب‌آخوند، فرزند توانای ترکمن به‌عنوان شاعر، نویسنده و ادیب برجسته شناخته می‌شود. نخستین اشعار او در روزنامه‌ها، ژورنال‌ها، نشریات با نام احمد صیادی انتشار می‌یابد. در لنینگراد با نام خانوادگی صیادی تحصیل‌کرده است. در گواهی‌نامه پایان دوره انستیتو تاریخ لنینگراد نام خانوادگی صیادی درج‌ گردیده ‌است. بعدها با برگزیدن نام آخوندوف ـ گرگنلی به این نام معروف شده‌است. در تاریخ ادبیات ترکمن نیز به همین نام شناخته‌می‌شود. این نام نشان‌دهنده‌ی آن است که فرزند رجب‌آخوند بوده و در مسیر رودگرگان زندگی‌کرده‌ است.
در سال 1933 با به‌پایان رسانیدن دوره‌ی ادبیات انستیتوی زبان‌شناسی لنینگراد به عشق‌آباد ترکمنستان مراجعت‌می‌نماید. درسال‌های 1933 تا 1940 به عنوان کارشناس علمی درانستیتوی علمی زبان و ادبیات ترکمنستان مشغول‌ به‌ کار‌می‌شود و به موازات آن تحت عنوان معلم انستیتوی دولتی عشق‌آباد به تدریس می‌پردازد. درسال 1940باردیگر جهت ارتقای تحصیلات عالیه راهی لنینگراد می‌شود. تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد دانشکده خاورشناسی آکادمی علوم شوروی پی‌می‌گیرد. در سال 1940 به عضویت اتحادیه نویسندگان شوروی پذیرفته شده و گواهی عضویت به ایشان تقدیم می‌شود. سپس در دانشکده فیلولوژی(زبان شناسی) دانشگاه دولتی لنینگراد به دانشجویان تدریس‌می‌کند.
 به‌علت واقعه جنگ جهانی دوم امکان اتمام دوره آسپیرانت را پیدا نمی‌کند ودر تاریخ پنجم ماه مارس سال 1940به جبهه جنگ اعزام می‌شود. مدتی بعد درجبهه، کارشناسان نظامی با مشاهده‌ی او با چنین رشته‌ی علمی متعجّب می‌شوند و می‌گویند که این‌جا جای اندیشمندان وعالمانی نظیر شما نیست و او را به عشق‌آباد اعزام می‌کنند. در عشق‌آباد او کار خود را دربخش ادبیات انستیتو زبان وادبیات پی‌گیرد. در سال 1943 باردیگر احمد آخوندوف گرگنلی به جبهه اعزام‌می‌شود. درتابستان 1943در جبهه به شهادت می‌رسد و در روستای «یاگوونویه» شهر اولیانوسک استان اورلف به همراه سایر کشته‌شدگان در چهل‌کیلومتری مسکو به خاک سپرده‌ می‌شود.
دریغا که خیلی زود پرواز می‌کند و فعالیت‌های تاریخی،ادبی، فرهنگی او ناتمام می‌ماند. درهمین مدت زمان کوتاه عمر خود به‌طور مداوم و خستگی ناپذیر کار و تلاش می‌کند تا به مراتب و درجات بالای علمی دست ‌یابد و شاهکارهایی خلق‌کند. آثار برجسته و پرشماری در دوره‌ی کوتاه زندگی خود برای نسل‌های بعد به ‌یادگار می‌گذارد. تعدادی از تألیفات و نوشته‌های او عبارت‌اند از: نوشته‌ها، حکایات وقصّه‌ها: یاش کیچی قربان ـ گلدی وبردی ـ قول‌اوغلی مراد ـ گرگن جُلگه‌لرینده. هم چنین با درنظرگرفتن مجموعه‌ی گردآوری شده و نگارش یافته افسانه‌ها و قصه‌ها با نام «بیرباراِکن» الحق که اساسی و اصولی کار‌کرده و زحمت‌کشیده و می‌توان او را پایه‌گذار ادبیات کودک و نوجوان به شمار آورد.
هم‌چنین مترجم داستان زن هندی از زبان فارسی به زبان ترکمنی درحوزه‌ی اتنوگرافی، مردم‌شناسی و تدوین برنامه‌ی آموزش دروس ادبیات دردوره‌های تحصیلی کشوری و نیز در زمینه‌ی مطالعات علمی تاریخ ادبیات ترکمن برای نخستین‌بار شناساندن ریشه‌ها و بن‌مایه‌های ادبیات: قورقوت اتا ـ آزادی ـ مختومقلی ـ غایبی ـ شاهبنده ـ ملانفس ـ سیدی ـ ذلیلی ـ کمینه وبسیاری دیگر. شرح زندگی، دوره وعصر و آثار خلق شده توسط آنها.
بی‌جهت و بی ‌مناسبت نیست که اندیشمندان وعالمان ادبیات ترکمن با غرور وافتخار او را به‌عنوان کاروانسالار مطالعات و پژوهش‌های علمی ادبیات معرفی ‌می‌کنند. از جمله‌ی شاهکارهای برجسته‌ی احمدآخوندوف کتاب « مختومقلی اونینگ دوره‌دیجیلیگی» (مختومقی وآفرنندگی وخلاقیت او). این کتاب در اواسط دهه 1930 نگارش یافته ‌است. به دلایل نامعلومی در دوره حیات خودش زیر چاپ نرفته ‌است. این دست‌نوشته 114 صفحه‌ای ارزشمند بعداً مفقود گردیده‌است. حدس و گمان براین است که در زلزله شدید 1948عشق‌آبادگم شده‌ است.
عالم و ادیب مشهور سایلار مرادوف در کتابش به نام «عصرلارینگ‌ جومیشیندن» در ارتباط با این نسخه‌ی خطی چنین می‌نویسد: «تاریخ البته چنین شخصیت‌ها و انسان‌ها را می‌شناسد. ادیب ترکمن احمدآخوندوف با «مختومقلی و اونینگ دوره دیجیلیگی» اثر برجسته‌ای را نوشته‌است.» پروفسور برتلس آن اثر را کاملاً می‌شناسد. او در زمان‌های مختلف به سه واریانت آن سه نقد نوشته‌است. برتلس در 18 سپتامبر1936 همان اثر احمدآخوندوف که صحبتش را می کنیم برای بار سوم نقد نوشته است. این اثر دقیقاً بر دل پروفسور نشسته و مورد تأئید و تمجید او قرارگرفته‌است. این‌ کتابی که چنین مورد ستایش و تمجید و تقدیر او قرار گرفته‌است کجاست؟ این سئوال و پرسش درحد سئوال باقی می‌ماند. پاسخ این سئوال را پیداکردن به‌درستی دشوار است…».
حقیقتاً تا سال‌های اخیر اقبال رازگونه نسبت به این نسخه‌ی خطی نامکشوف و نامعلوم بود. بعداز استقلال ترکمنستان، جستجودر باره‌ی میراث علمی‌ ـ ادبی احمدآخوندوف ـ گورگنلی نتیجه داد. یک نسخه لاتین از آن اثر که در سال 1936 تایپ‌شده‌بوده در شهر نفت‌داغ ترکمنستان(بالکان‌آبادفعلی) پیدامی‌شود. حکایت پیداشدن آن به نقل از نورقاسم نوربایف، نویسنده شهیر و چیره‌دست ترکمنستان چنین است: براساس فرمان صفرمراد نیازوف رئیس‌جمهور وقت‌ترکمنستان در پائیز سال1991م. به حرمت عالم  وادیب بزرگوار و عالیقدر مراسم جشنی به مناسبت نامگذاری کلاس نهم دبیرستان به‌نام احمدآخوندوف گورگنلی در شهر اسن‌قلی ترکمنستان برگزارشد. دراین جشن پسر بزرگ ایشان اوکتای آخوندوف هم شرکت‌کرد. هنگام مراجعت از آن جشن، اوکتای مرا به منزل خود در بالکان‌آباد(نفت داغ) برد وصندوقی را که مدت‌های مدید قفلش بازنشده بود را بازکرد. صندوق سرشار و مالامال از انواع گوناگون دست‌نوشته‌ها، نامه‌های رسیده و سایر مقالات و نوشته‌ها و عکس‌های مرتبط با احمد گورگنلی بود. اوکتای به من چنین توضیح داد:« تا زمان وقوع زلزله شدید ما در عشق‌آباد زندگی می‌کردیم. براثر زلزله مادرمان زیر آوار شهید شد. من 12 ساله بودم و برادرم آلتای10 ساله بود. به‌همین سبب دائی‌مان«مامیش» ما را از عشق‌آباد به نفت‌داغ کوچاند. نوشته‌ها و کاغذ‌ها و عکس‌ها را در صندوقی گذاشته و با خود آوردیم. محتویات صندوق را تا‌به‌حال به هیچ‌کس نشان ندادم و این صندوق همیشه قفل بوده‌است. حالا برای پدرم صاحب و حامی پیدا شد. به همین دلیل صندوق را گشودم.» بله، این‌کتاب «مختومقلی و اونونگ دوره‌دیجیلیگی» نخستین پژوهش ژرف در تاریخ ادبیات ترکمن است.
 نویسنده عالم در این کار با اتکا به منابع و چشمه‌های معتبر و غنی، دوره و عصر مختومقلی، مقام وجایگاه ادبیات ترکمن، ویژگی‌های آفرینندگی شاعر، درباره شناخت مختومقلی از نقطه‌نظر علمی، مباحث عمیق واساسی طرح می‌کند. پروفسور برتلس خاورشناس برجسته مکاتبات زیادی با احمد گورگنلی داشته‌است، او در مقدمه کتاب صدرالاشاره چنین اظهار نظرمی‌کند: « این کتاب براساس ماتریال و موضوعات قطعی نگارش یافته و نتایج حاصله بردلایل و براهین استوار است و...» به‌ هرحال درآن زمان کتاب امکان چاپ و نشر پید ا نکرده‌است. حتی در زمینه‌ی چاپ کتاب درسال 1936م. قراردادی فیمابین احمد گرگنلی به‌عنوان کارشناس و همکار علمی انستیتو زبان و ادبیات و بوغدانوف مدیر این انستیتو منعقد می‌گردد.
آکادمیسین برتلس پژوهشگر تاریخ ادبیات شرق کتاب‌ها و نامه‌های ارسالی احمد گورگنلی را دریافت‌کرده ودرجواب به نامه‌ی او چنین می‌نویسد:
دوست محترم آخوندوف! کتاب‌های جناب‌عالی با موضوع ادبیات دریافت‌ گردید. به همین مناسبت سپاس خود را اعلام می‌دارم. اولاً هیجان و احساس بی‌نظیری در من ایجادکرد. علت آن هم، همردیف موضوعات ادبی ویژه کتاب‌های کودکان و نوجوانان ترکمن، یادگیری ادبیات معرفی شده‌ی سایر خلق‌ها نیز به‌ عنوان آثار ارزشی نایاب گنجانده شده‌است. ثانیاً این کتاب‌ها برای خود من نیز دست‌نیافتنی بوده‌است. اگر این کتاب‌ها به دستم نمی‌رسید امکان داشت ‌که من در نشر موضوعات ‌تاریخ ادبیات خلق‌های ‌آسیای‌مرکزی دچار اشتباه شوم...». این جوابیه اشاراتی نیز به فردوسی وفضولی داردوتاریخ نگارش آن 1939 ـ 12 ـ 8 است. این جوابیه از صندوق اکتای فرزند ایشان پیدا شده‌است.
نامه‌ای از آرشیو شخصی استاد محقق ترکمن عطا قاوشیت اوف پیدا شده‌است که تاریخ نگارش آن 1940 ـ 10 ـ 25 می‌باشد. این نامه ازسوی احمدآخوندوف درزمانی که دانشجوی دوره فوق لیسانس بوده از لنینگراد به عطا قاوشیت اوف درعشق‌آباد فرستاده شده‌است.
سلام علیکم عطام. نخست خواهان سلامتی شما هستم. امیدوارم که در باره‌ی گوراوغلی به‌صورت خستگی‌ناپذیر کار بکنید. ما هم درسلامتی مشغول کار و فعالیت هستیم. من هم 3روز پس از رسیدن به اینجا، خواندن کتاب گوراوغلی را که گفته بودم شروع‌کردم و به پایان رساندم. حالا هم کتاب دده قورقوت که درسال 1938در استانبول چاپ شده‌است را می‌خوانم. در هردوی این کتاب‌ها موضوعاتی است که هنوز شنیده نشده وشایسته و زیبنده‌ی تزئین با قاب‌طلا درادبیات ترکمن است. این‌بار که خواندم مینوت نگرفتم وخلاصه‌برداری نکردم تا فرارسیدن پائیز دوباره می‌خوانم ومینوت می‌گیرم. اگر امکان داشته باشد درپائیز سال 1941 مأموریت ‌بگیر و بیا تا با هم گوراوغلی بخوانیم. اگر نیایی، تابستان که آمدم یادداشت خلاصه‌گوراوغلی را برایت می‌آورم. عطام، رمان گوراوغلی، درشناخت جهان ادبیات مشرق زمین رُل مهمّی بازی می‌کند. بنابراین فقط به چاپ آن اکتفا نکرده بلکه به ‌صورت خستگی ناپذیر و هر روز و مداوم کارکردن روی آن را وظیفه‌ی خودت بدان. شما گوراوغلی را گوراوغلی بکن و گوراوغلی هم شما را گوراوغلی بکند.
   احمد1940 ـ 10 ـ 25
همان‌گونه که نگاهی گذرا داشتیم احمد آخوندوف‌گورگنلی به‌صورت ممتاز و برجسته ادیب، شاعر، نثرنویس، فولکلوریست، مترجم، معلم متودلیست (اسلوب و روش آموزش‌شناس)، پژوهشگر ژرف‌نگرمی‌باشد.ضمناً لازم به ذکر است آخوندوف در دوران نوجوانی قبل از عزیمت از گمیش‌تپه به عشق‌آباددر سال 1303ش. برابر با 1924م. دو کتاب مستند خاطراتی از وقایعی را که درکمش‌دفه اتفاق افتاده بود را در« مراد و دوندی»، «گزل جانینگ آجی تأله‌یی(طالع تلخ گزل‌جان) را به‌تصویر می‌کشد. توضیح این نکته ضروری است که احمدآخوندوف همیشه ایران را وطن وسرزمین خود می‌دانست و به آن عشق می‌ورزیده‌است وخواهان موفقیت و اعتلای کشورخود بوده‌است. درسال 1932شعری تحت‌عنوان«اشیدیارمینگ ای ایران»(می‌شنوی ای ایران)را می‌سراید.
مشعل فروزانی راکه این نویسنده‌ی نامدار تاریخ ادبیات ترکمن برافروخته‌است همیشه چراغ راه و هدایت‌گر محققین وپژوهندگان این عرصه خواهد بود. این ستاره تابناک علم وادب درعمرکوتاه خود چه خدمات فرهنگی ادبی شایان توجهی در زمینه‌ی تاریخ ادبیات ترکمن واین مرز و بوم انجام می‌دهد که درحافظه‌ی تاریخ به‌صورت جاودان ثبت گردیده‌است. مایه‌ی مباهات وافتخار همه‌ی ایرانیان به‌ویژه مشتاقان وادی علم وادب می‌باشد. امید است آثارش به زیور طبع آراسته‌گردد تاموجب اعتلای هرچه بیشتر فرهنگ وادب وهنرگردد.
 درخاتمه ابیاتی از شعر«بولسین»این‌گوهر درخشان عرصه‌ی تاریخ ادبیات ترکمن را تقدیم خوانندگان گرامی می‌کنیم که در سال 1943 سروده شده‌است. قدرت قلم وتوان اندیشه و رگه‌های سترگ افکار در جای‌جای مضامین، تلألؤ و پرتوافشانی می‌کند. چشم‌ها را خیره‌می‌کند و حواس آدمی را به دور دست‌های تاریخ می‌کشاند. این هنر است، ادبیات است که از دل برمی‌خیزد ولاجرم بر دل ‌ها می‌نشیند. آفرین برفرزند راستین قاضی‌القضات ترکمن‌صحرا، حاج‌رجب‌آخوند صیادی جنّت مکان فرزند الله‌قلی شاهیربن آتاشق قُلّا بن عوض‌بردی بن صایادصوفی (صایادلی قرنجیگ)
ترکمن اوغلی آرلاپ گیرسنگ میدانا / یان یولداشنگ کسگیر قلیچ آت بولسین
گوراوغلی دک قدرت گورکز دوشمانا / اهلی ایلنگ بوتین حالقنگ شادبولسین
ضاربیندان قودوزلار کوپ ادلسین دادی / گرگ قوچ یگیدینگ قوواتای بادی
دنیاگه یایراسین واطانمیزنگ آدی /  ینگش لردن تاریخ قات با قات بولسین
« ماهنامه گل صحرا ص5 شماره 19»
منابع
1 ـ مقاله تحقیقی الحاج‌خلیل‌آخوندصیادی مدرس حوزه ودانشگاه
2 ـ کتاب «بلند باغنگ شاخلاری» ـ قاسم نوربات اوف
3 ـ کتاب« عصرلارینگ جوممشیندن» ـ سایلاو مرادوف

c_300_250_16777215_10_images_photo_2022-03-23_15-40-19.jpg

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر