دکتر اراز محمد سارلی رابط استاندار در امور ترکمن ها:....نکته ای که همواره سوال مشترک مردم بود و در افواه عمومی چرخید و چرخید تا حجاج برگشتند تا خود راوی آن لحظه و ساعات تلخ و دشوار باشند، این است که چرا نتوانستند افراد زنده را که فقط در بین هم فشرده شده بودند نجات دهند؟
از حکومت عربستان تا مجموعه مدیریت کاروان و دیگر حجاجی که در فاصله ی خیلی نزدیک نظاره گر جمعیتی بودند که زندانی یکدیگر شده و در کمند هم اسیر افتاده و رفته رفته نفس کم می آوردند و زیر پا می ماندند و از حال و هوش می رفتند. عدم اقدام به موقع عربستان در تامین حداقل آب آشامیدنی و یا اتخاذ روش های اورژانسی جهت گسستن تنیدگی و نجات گیر افتادگان ؛ و حتی عدم رسیدگی پس از نجات، هنوز سوال های اساسی در این زمینه باقی می باشد.....
نکته اخیر این است که فرماندار شهرستان بندر ترکمن سرکار خانم نازقلیچی در این حادثه مفقود گشته، ولی بنده مشاهده نکردم تا وزارت کشور در این باره آنگونه که در مورد مشابه یعنی وزارت خارجه اقدامات جدی در سطوح مختلف برای یافتن مفقودان این وزارت بکار برده و اطلاع رسانی می نماید؛اقدامات خود را اعلام نماید.. امیدوارم تا انتشار این نوشته خبرهای خوبی را بشنویم.........
فاجعه منا وتحلیلی ابعاد آن در ترکمنصحرا
بررسی فاجعه دلخراش منا به علت گستردگی، دارای ابعاد جهانی ، کشوری و بویژه بعد محلی می باشد. قدر مسلم این است که در صحنه محلی مثل ترکمنصحرا، شدت مصیبت و موج تاثر مردم فوق العاده باشد. به گونه ای که در این منطقه، ترکمنان که منتظربرپایی جشن باشکوه عید قربان بودند؛ با پخش اخبار قربانیانی از کاروان های بستگان خود در بهت و حیرت ناشی از وقوع این حادثه فرو رفتند. و عملا عیدی برپا نگردید و بلکه، به سرعت شادمانی ها جای خود را به چادرهای عزا داد.
یک هفته ی تمام، پس ازاولین روز عید قربان ، انرژی مردم به پیگیری وضعیت جان باختگان و مفقودان و مجروحان مصروف گشت. عدم همکاری دولت عربستان با مقامات ایرانی بر ابهام های موجود در زمینه انتقال جانباختگان و مجروحان افزود. در این مدت موضوع هر چه بیشتر سیاسی تر شد .. در این بین رسانه های مجازی محلی و سایت های ترکمنی محل مراجعه مردم واقع گردید. تا اخبارحجاج ترکمن را بدون واسطه و فوری از درون شهر و روستاهای ترکمن نشین رد و بدل کنند. مسئله مهم در این خصوص دامن زدن به شایعاتی بود که مابین مفقودی تا مرگ حجاج دور می زد. گمانه زنی برخی نیز که گاهی ارزش اطلاع رسانی را زیر سوال می برد به التهاب ذاتی موضوع افزود.
در بین کاروان های ترکمن، کاروان زاهد کلته با بیشترین کشته و مفقودی که بعد ها مفقودی ها نیز در زمره جانباختگان آمد؛ جمعا" به تعداد سی نفر در صدر توجهات قرار گرفت. کاروان تیم پرور، پس از آن بیشترین تلفات انسانی را بر جای گذاشت.جمع تلفات کاروان های ترکمن به 50حدود شهید رسید که در مقیاس کشوری پس از خراسان دومین رتبه ی تلفات را داشت. این دو کاروان که از شهرستان گنبد کاوس بودند؛ اکثر تلفات انسانی به این شهرستان اختصاص یافت به گونه ای که در هر چهار گوشه شهر و روستاها چادرهای عزا اعلام حضور کرد و عواطف و روان مردم و رفتار اجتماعی شان متاثر از این واقعه گردید و همه درگیرعزاداری شدند.
در خصوص قربانیان فاجعه ی منا دو سه نکته قابل توجه وجود دارد: یکی این که غالب قربانیان ترکمن با یکدیگر خویشاوند بودند. پدر، مادر، برادر و داماد و غیره، لذا با کشته شدن چندین تن از خویشاوندان ، بار مصیبت به مراتب سنگین تر و تحملش نیز دشوارتر گشته است. نکته دوم، قشر بندی قربانیان نشان می دهد که از هر طیف و طبقه ای شریف در جمع قربانیان دیده می شوند. بویژه طبقه تحصیلکرده چشمگیر تر بود.مثلا" آقای حلیم قاضی که معلم ابتدایی بنده بوده اند تا آقای ناز محمد پدری دبیر معروف فیزیک گنبد (همکار) تا دکتر رحمت الله بهمرام (شاگرد)استاد دانشگاه منابع طبیعی گرگان که دارای تحقیقات ارزشمند علمی در زمینه یافته های جدید کشاورزی بودند تا یوسف آخوند طلابی از کوموش دپه مسئول حوزه ی علمیه و استاد شناخته شده ، و خانم شهناز علاقی معلم و نویسنده بیش از ده عنوان کتاب مصور کودک، و خانم ساراگل شیروانی دبیر ریاضی تا سرکار خانم مرجان نازقلیچی تنها بانوی فرماندار ترکمن که با لیاقت و درایت خویش راه های پیشرفت را طی نمودند. و به عنوان معینه کاروان در خدمت حاجیه خانم ها بوده و در این راه جان بر کف نهادند.بر این جمع اضافه باید کرد بازاری پر سابقه گنبدی حاج آقای ظفر و دامادشان پزشک خوش نام دکتر احمد خرمالی را، که هر یک نماینده ی قشری از جامعه ی ترکمنان به شمار می رفتند. هر یک از آنان و همه ی افرادی که نام برده نشد سرمایه های ارزشمند جامعه ما بودند. این موضوع نشان دهنده ی عمق فاجعه وارده بر پیکر جامعه ی ترکمن ها می باشد.
نکته ای که همواره سوال مشترک مردم بود و در افواه عمومی چرخید و چرخید تا حجاج برگشتند تا خود راوی آن لحظه و ساعات تلخ و دشوار باشند، این است که چرا نتوانستند افراد زنده را که فقط در بین هم فشرده شده بودند نجات دهند؟ از حکومت عربستان تا مجموعه مدیریت کاروان و دیگر حجاجی که در فاصله ی خیلی نزدیک نظاره گر جمعیتی بودند که زندانی یکدیگر شده و در کمند هم اسیر افتاده و رفته رفته نفس کم می آوردند و زیر پا می ماندند و از حال و هوش می رفتند. عدم اقدام به موقع عربستان در تامین حداقل آب آشامیدنی و یا اتخاذ روش های اورژانسی جهت گسستن تنیدگی و نجات گیر افتادگان ؛ و حتی عدم رسیدگی پس از نجات، هنوز سوال های اساسی در این زمینه باقی می باشد. نقل قول های عنوان شده از طرف دو روحانی شناخته شده ترکمن (حاج آخوند خوجملی و حاج آخوند جاور)مبنی بر نشانه هایی از تعمد و هدایت حادثه و عدم همکاری با زوار ایرانی در حین وقوع فاجعه، جایگاه حقوقی قضیه را برجسته تر کرده است. همچنین در باره بستن راه عبور حجاج به سمت "رمی جمرات" که موجب بهم رسیدن جمعیت از دو طرف مقابل شد تا این حادثه رقم خورد؛ از مصادیق جنایاتی است که در دادگاه حقیقت یاب می باید پیگیری گردد. در ثانی مدیریت کاروان ها چه آموزش ها و تمهیداتی در صورت بروز وقایع این چنینی مهیا کرده بودند؟ گزارش حجاج در باره مدیریت کاروان ها در این لحظه و ساعات خاص چندان رضایت بخش نمی باشد. بی برنامه گی و بی تدبیری و عدم آمادگی در مواقع بحرانی در کاروان ها مشهود بوده است. و می باید چاره ای جدی در این باره اندیشیده شود و با خاطیان دارای مسئولیت برخورد قاطع گردد.
روایت حجاج ترکمن از اقدام برای نجات از دالان مرگ منا، اشعار می دارد که هر کس از فامیل های نزدیک و آدم های دلسوز صرفا با حس اسلامی و ملی ، خود را به آب و آتش زدند تا تا حجاج را نجات دهند.. بر اساس شنیده ها یکی لباس عربی بر تن کرد تا به جمعیت گرفتار تنیدگی، خود را برساند و همسرش را نجات دهد. و دیگری که امام جماعتی بوده به مدد دانستن زبان عربی وفریادهای استمداد و استغاثه جان خویش را باز یافته است. این بیانات در بطن خود ایرانی ستیزی و عرب و عجم کردن ماموران عربستان را نیز بازگو می نماید.. در باره خانم نازقلیچی به نقل از حاج اسماعیل قدیری روحانی کاروان ایشان (زاهد کلته)؛ گفته شده زنده وارد آمبولانس نموده اند. اما باز روایتی می گوید که رانندگان آمبولانس ها به جای رسانیدن به بیمارستان ها در کوچه پس کوچه ها ی خلوت مجروحان را رها می کردند.این اقدام غیر انسانی بر خلاف عرف بین الملل بوده و قابل توجیه نمی باشد بلکه مستوجب پیگرد قانونی است.
در خصوص پیگیری های قضایی، این واقعه دردناک که نزدیک 5هزار نفر کشته شدند که یک دهم آن مربوط به ایران است در این مدت مطالب زیادی نوشته شده و پیشنهاد های خوبی ارائه گردید. حتی در باره اداره مناسک حج توسط کشورهای مختلف هم بیش از گذشته پرداخته شد. از طرف دیگر ما دقیقا نمی دانیم چه غرامت هایی از طرف عربستان و شرکت های بیمه ایران؛ در ذیل تعهداتشان می باشد که این نکته نیز می باید جهت تسکین حداقل آلام وابستگان مستلزم پیگیری است. گذشته از همه ی این ها و صرف نظر از اینکه چه نتایجی خواهد داشت؛ جو بسیار منفی آکنده به رعب و وحشت در جامعه ی ترکمن مستولی گشته است. این وحشت به گونه ای است که یک خانواده ترکمن ، که سال دیگر نوبت حج تمتع شان در پس سالها انتظارفرا رسیده است ؛ ازهمین الان از رفتن به این سفر معنوی امتناع می نمایند و تاکید می کنند تا امنیت مطلوب حاصل نشود به این سفر نخواهند رفت. مشت نمونه خروار است تا بدانیم که چگونه این حادثه وجدان عمومی و افکار آحاد مردم را سخت آزرده و تحت تاثیر شدید قرار داده است.
نکته قابل اشاره و حائز اهمیت، اقدام به موقع و پیگیری قاطع جمهوری اسلامی ایران موجب شد تا پیکرهای پاک عزیزان حجاج به میهن مان باز گردد و گرنه ممکن بود با تعلل واهمال مقامات سعودی، شهدای ما از دسترس خارج گردند.
نکته اخیر این است که فرماندار شهرستان بندر ترکمن سرکار خانم نازقلیچی در این حادثه مفقود گشته، ولی بنده مشاهده نکردم تا وزارت کشور در این باره آنگونه که در مورد مشابه یعنی وزارت خارجه اقدامات جدی در سطوح مختلف برای یافتن مفقودان این وزارت بکار برده و اطلاع رسانی می نماید؛اقدامات خود را اعلام نماید.. امیدوارم تا انتشار این نوشته خبرهای خوبی را بشنویم.
در هر صورت ما انسان های ارزشمند و گوهرهای گرانبهایی را در این ماجرا از دست داده ایم. خداوند درگذشتگان فاجعه ی منای امسال راکه به یک فاجعه ی تاریخی مبدل شد قرین رحمت خود کند و علو درجات عطا نمایند. و بر بازماندگان عزیز که بار دشوار این مصیبت بر دوش آنان سنگینی می نماید؛صبر جمیل مسئلت می نمایم.
منبع :ترکمن نشر
دیدگاهها