c_300_250_16777215_10_images_10274.jpg

 


ترکمن سسی : فرحان اسماعیلی - اتفاقات ناگوار و خسارت بار هفته های اخیر، قلب همه ما را به درد آورده است. وضعیتی که شناخت کافی و فهم دقیق مسئله‌ برای واکنش مناسب نسبت به آن بسیار محسوس است.


 این حوادث و التهابات با دخالت‌های خارجی، به‌خصوص رسانه‌های معاند که خوراک‌های خبری عظیم و نادرست را به خورد بخشی از جامعه می‌دهند، به تهدیدی برای امنیت ملی تبدیل شد.
 
فوت مهسا امینی احساسات بسیاری از شهروندان را برانگیخت و به واکنش‌ها و اعتراضات گسترده کشیده شد. اعتراضی که حق مسلم و قانونی مردم در جامعه است اما در صورتی که مسئله کاملا شناخته شود و به دور از کنش‌های احساسی و از طریق مجاری قانونی بیان شود.

 رئیسی رئیس جمهور کشور همان آغاز ماجرا در اقدامی قابل تحسین و کم‌سابقه، با دلجویی تلفنی از خانواده مرحوم مهسا امینی قول رسیدگی داد.

بنابراین شرایطی بسیار مناسب برای تحقق یک خواسته اجتماعی و مدنی فراهم شد اما با رادیکال شدن اعتراضات و اضافه کردن مسائل مختلف به یک مسئله اجتماعی، مسیر اعتراضات به تهدیدات امنیتی گرایش یافت:
-زمانیکه هدف شعارها دیگر خواسته اجتماعی نبود بلکه مستقیما اصل موجودیت نظام سیاسی کشور را هدف قرار داد؛
-زمانیکه که تجمعات در نشست‌های منافقان با دولت‌های متخاصم و رژیم جعلی صهیونیستی پی‌ریزی شده و از طریق فراخوان رسانه‌های آن‌ها هدایت می‌شد؛
-زمانیکه رسانه سعودی یک اتفاق با ریشه متفاوت در زاهدان را به‌عنوان ادامه حجاب‌ستیزی دختران تهران به خورد جامعه داد تا آتش فتنه شعله‌ورتر شود درحالیکه با اندکی آشنایی با شرایط و فرهنگ مردم زاهدان می‌توان دریافت که جنبش حجاب موضوعی مضحک در آن منطقه است؛
-زمانیکه حمله به پاسگاه پلیس برای نوجوانان امری عادی تلقی شد درحالیکه این امر فقط در کشورهای درگیر جنگ داخلی و در شرایط خاصی رخ می‌دهد؛
-زمانیکه که برخی سلبریتی‌ها دانسته یا ندانسته از ترس تخریب توسط رسانه‌های معاند همسو با آنها حرکت کردند، سلبریتی‌هایی که در اعتراضات کارگران، محرومیت‌های سیستان و غیره ساکت بودند؛
-زمانیکه گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی نظیر کومله با استفاده از شرایط موجود قصد توزیع اسلحه را داشتند و... ، دیگر این امکان وجود نداشت که وضعیت موجود را اعتراض مدنی نهاد چراکه امنیت عمومی کشور در معرض تهدید قرار داشت در نتیجه اقدام برای صیانت از امنیت ملی و نه برخورد با یک اعتراض اجتماعی محسوس شد.
افزایش بی‌ثباتی باعث افزایش ناامنی می‌شود و اولین وظیفه هر حاکمیتی حفظ نظم و امنیت است و اگر امنیت ملی تحت هر شرایطی و با هر شعار و آرمانی تهدید شود حاکمیت موظف به مقابله با آن است.
 
خطر تجزیه ایران و احتمال بروز جنگ داخلی و تبدیل شدن ایران به لیبی یا سوریه توسط دشمنان، افسانه یا پروپاگاندا نیست و یک واقعیت تلخ و غیرقابل انکار است. این فرض که بیان این موارد برای ترساندن مردم از اعتراض می‌باشد توسط اتاق‌های فکر سازمان‌های جاسوسی و رسانه‌های معاند در تصور آحاد جامعه ترزیق شده تا بدون ذره‌ای تردید به سمت بی‌ثباتی و نقطه‌ای بدون بازگشت سوق داده شوند و در خیال خود در حال ایجاد یک مدینه فاضله باشند.
رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود خاطرنشان کردند که: "امنیت زیرساخت همه ابعاد زندگی یک جامعه است، یک زیرساخت عمومی است از مسائل شخصی تا مسائل اجتماعی، عمومی و خارجی...". در نظام بین‌الملل این نظر یک دیدگاه رئالیستی مطابق با واقعیت‌های موجود در نظام آنارشیک بین‌المللی است چراکه هیچ کشوری و هیچ عقل سلیمی درباره امنیت خود چانه‌زنی، گفتگو یا مناظره نمی‌کند زیرا هدف اول و اولویت اصلی امنیت است و سپس سایر ابعاد.

در منطقه‌ای که ایران واقع شده نیز نداشتن جنگ داخلی و یا جنگ فرقه‌ای امری به غایت مهم است و با قاطعیت می‌توان گفت که ایران امن‌ترین کشور منطقه خاورمیانه است و حتی با اندکی مطالعه و جستجوی آمار مربوطه قابل اثبات است که امنیت شهری در ایران بسیار بالاتر از آمریکا، ابرقدرت جهانی و صاحب پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌هاست. کشوری که تیراندازی و بمب‌گذاری در مراکز عمومی، مدارس و حتی مهدکودک‌ها به امری روتین تبدیل شده‌است. رهبری یک سوال تامل‌برانگیز نیز مطرح کرده و گفته‌اند: "در نقاط مختلف دنیا اغتشاشات مختلفی روی می‌دهد آیا در هرکدام رییس جمهور آمریکا، رسانه‌های جمعی وابسته به آن و مزدورانش از آن حمایت می‌کنند؟" برای مثال از جنبش جلیقه زردهای فرانسه یا شورش‌های 2011 انگلستان حمایتی شد؟! حتی بسیاری از ما از این اتفاقات خبر هم نداریم! اما دولت‌های غربی و متحدانشان از لحظه اول تا به امروز با تمام توان درباره این مسئله داخلی دخالت کرده و به آن جهت داده‌اند، اما هدف چیست؟!

پاسخ ساده است، القای توهم حمایت جهانی از اغتشاشات و تشدید هرچه بیشتر آن، ساخت یک تصویر ناامن از کشور در سطح جهانی در نتیجه فراری دادن سرمایه خارجی، جلوگیری از بهره‌برداری از کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب، دیکته کردن منافعشان در مذاکرات و در هدفی واهی، تحمیل جنگ داخلی و احیای طرح خاورمیانه بزرگ!
 
از خود بپرسیم حمایت جهانی چه کمکی به اوکراین کرد ، جز اینکه هزاران اوکراینی کشته شدند، چهار استان آن به نام روسیه زده شد و نه به ناتو پیوستند و نه به اتحادیه اروپا! مداخله بشردوستانه چه کمکی به لیبی کرد جز جنگ داخلی و هرج و مرج! آیا وعده اینترنت ماهواره‌ای آقای ایلان ماسک، اینترنتی که راه‌اندازی آن برای ایرانیان ممکن است تا یک سال هم طول بکشد جز برای القای حمایت کاذب و بیشتر کردن آشوب‌هاست؟ فردی که با یک کودتای اینترنتی باعث شد آقای مورالس در بولیوی از قدرت برکنار شود و اعلام کند: "علیه هرکس که بخواهیم کودتا می‌کنیم"، تا فقط بتواند به ذخایر لیتیوم این کشور دست یابد آن هم برای ساخت ماشین‌های برقی تسلایش در گرو هلاکت یک ملت!
 
به نظر نگارنده، در شرایط کنونی شایسته است ما جوانان به دور از تعصب و از طریق مطالعه منابع معتبر،  سواد رسانه‌ای و سیاسی خود را افزایش دهیم تا بازیچه دست رسانه‌های معلوم‌الحال نشویم و از واکنش‌های هیجانی برحذر باشیم.

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر