ترکمن سسی - عبدالغفور رومی - ادیان الهی، علاوه بر اشتراکهای بسیار، اختلافهایی نیز دارند. دلیل اصلی اختلافهای ایشان، وجود تحریف در ادیان سابق، دنیادوستی و حسادت پیروان آنها است.
ادیان الهی اشتراکات و اختلافاتی با هم دارند. بعضی افراد بدخواه، اختلافهای ادیان را بسیار بزرگتر از چیزی که هست میبینند. آنها وجود اختلاف در ادیان را دلیل بر نبود خدای واحد و مشترک میدانند.
برای پاسخ به این ملازمه بیاساس، ذکر چند نکته ضروری است:
1. اشتراکهای ادیان آسمانی
ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام، سه دین آسمانی هستند که با وجود اختلافات، مشترکات زیادی دارند. مهمترین مشترکات در عقاید، باور به خدایی دارای صفات برجسته، عقیده به معاد (بهشت و جهنم)، اعتقاد به نبوت (اینکه پیامبرانی جهت برقراری عدالت و پیامرسانی از جانب خدا مبعوث شدهاند)، خلق جهان توسط خداوند هستند.
2. ملازمهی نادرست
ملازمهی بین اختلاف در ادیان و نبود خدای واحد، نادرست است. احتمال دارد اختلافها به دلایل دیگری باشد؛ مثل تحریف دین توسط بزرگان دینی ادیان سابق و همچنین دنیادوستی و حسادت پیروان آنها. با وجود چنین احتمالهایی، چگونه میشود اختلاف در ادیان را علت نبود خدای واحد دانست؟ در ادامه این احتمالها را بررسی میکنیم:
2.1. تحریفهای مسیحیت
احتمال تحریف در مسیحیت بسیار زیاد است. مهمترین مبحثی که در اینجا وجود دارد، کتاب آسمانی ایشان است. چند انجیل موجود است که هیچکدام در عصر حضرت عیسی علیهالسلام نوشته نشدهاند. همه این کتابها، پس از چند دهه نوشته شده است؛ بهعنوان مثال نویسنده انجیل یوحنا که یکی از چهار انجیل موجود میباشد، معلوم نیست. همچنین تاریخ نگارش این انجیل، بین سالهای 65-115 تخمین زده شده است.[1] حال بااینوصف، چگونه میتوانیم تمام گزارههای این اناجیل را به خدا نسبت دهیم؟ همچنین در طول تاریخ پاپهای مسیحی، گزارههایی را به دین اضافه میکردند؛ بهعنوان مثال، تثلیث مسیحیت و سهخدایی در قرنهای بعدی به این دین اضافه شده است.
2.2. تحریف در یهودیت
یهودیان نیز موارد بسیاری از کتاب تورات را مورد تحریف قرار دادهاند. تحریف حکم سنگسار توسط ایشان یکی از مواردی است که در زمان پیامبر برملا شد.[2] موارد آن را میتوانید در منابع موجودش دنبال کنید.
2.3. احکام غیرثابت
علت ثابت نبودن احکام در این سه دین، چیزی جز مختلف بودن زمان و وجود مصلحت نیست. خداوند حکیم، متناسب با مصلحتها و سطح فکری افراد و زمانه، احکام خاصی را وضع میفرماید. این مطلب را از یک گزاره اعتقادی استفاده میکنیم که «خداوند حکیم است؛ پس احکام ایشان هم حکیمانه است». بهعبارتدیگر در نظر نگرفتن وضعیت جامعه و وضع قانون نامتناسب درمورد مردم، دور از حکمت است و خداوند حکیم چنین کاری نمیکند؛ پس احکام باید متناسب با جامعه باشد. بنابراین دلیل احکام غیر ثابت، درنظر گرفتن وضعیت جوامع در تاریخ است.
3. علت تفرقه و اختلاف در دین از نگاه قرآن
از نگاه قرآن، امیال نفسانی و جلب منفعت شخصی از مهمترین دلایل اختلاف است. دلیل اصلی اختلاف، در قرآن حسادت معرفی شده است: «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ لَوْلا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفی شَکٍّ مِنْهُ مُریب»؛[3] «و در آن تفرقه نکردند؛ مگر پس از اینکه به حقانیت دین، یقین داشتند و حسادتی که میانشان بود، باعث این تفرقه کردن در دین شد، و اگر حکم ازلی خداوند، بر مدت معین، اجل آنها قرار نگرفته بود، هر آینه کارشان یکسره شده و هلاک میگشتند؛ چون بهواسطه اعمال ایشان، کسانی که بعد از آنها کتاب الهی را به ارث بردند، درباره آن در شکی عمیق قرار گرفتند».
این آیه در واقع جواب از سؤال مقدّری است که از آیه قبل به وجود میآید. خداوند در آیه قبل، به انبیای الهی دستور داده دین را بر پا دارند و دچار تفرقه نشوند. حال این سؤال پیش میآید که با این توضیح، چرا در میان ایمانآورندگان به ادیان الهی، تفرقه و جدایی به وجود آمده است؟ که خداوند در جواب، آیه موردبحث را بیان میفرماید. همچنین آیه شریفه، این تفکر که دین، موجب اختلاف در میان بشر شده است را نفی کرده و بیان میکند که دنیادوستی، حسادت و ظلم، سبب ایجاد اختلاف در دین الهی و پیروان آن بوده است.[4]
[Forwarded from غفور آخون رومی ج]
بنابراین اولاً اختلاف در گزارههای دینی را بهحساب خدا و دین نگذاریم؛ چون تحریفهایی در ادیان رخ داده است. ثانیاً وجود احکام غیرثابت، کاری عقلانی است. وجود مصلحتها و وضعیت جامعه دلیل این امر است. ثالثاً با توجه به آیات قرآن و حکم عقل، نزاع موجود در بین ادیان، ناشی از تحریف ادیان گذشته توسط دنیاپرستان است و یا مردم با اختیار خود، حرف ادیان را نپذیرفتهاند. پس نمیشود گفت: «وجود جنگ و احکام غیرثابت بین پیروان ادیان، دلیل بر عدم وجود خدای واحد و مشترک است».
پینوشت:
[1]. ویکی فقه، یوحنا، https://b2n.ir/a17135.
[2]. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج3، ص334.
[3]. شوری:14.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، ج20، ص381.
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.