ترکمن سسی- بر اساس خبرهای موثق در چند روز گذشته سه تن از اعضای گروه تروریستی خلق عرب در جنوب کشوراعدام شدند.
در اغلب موارد اعدام شهروندانی که از اقوام،اقلیت ها و اهل سنت محسوب می شوند باعث شروع جنجال و مانور رسانه ای توسط مخالفان ملت و نظام ایران می شود،طرح مسـله ای که تقریبا همواره با آن مواجه بوده ایم.
برای واکاوی و تحلیل اینگونه اعدام ها باید قبل ازهرچیز به عمل ارتکابی و حکم آن در قانون کشوررجوع کرد،حال سوالی که متبادر به ذهن می گردد بیان این نکته است که این سه تن از شهروندان عرب تبار ایرانی به چه جرمی سلب حیات شده اند؟آیا با موضوع زندانیان سیاسی روبروهستیم یا برخلاف آنچه برخی ها عنوان می کنند جرایم این افراد امنیتی وافساد فی الارض است و راه بازگشتی برای آنان نمانده بود؟
بر اساس اخبار در دست این سه تن از اعضای گروهک تروریستی خلق عرب مشهور به کتیبه الفاتحین بودند که در جنوب کشور دست به اقدامات تروریستی زده اند و به اتهام اقدامات تروریستی ناشی از هدایت دشمنان خارجی ملت و نظام ایران اعدام شدند.
اقداماتی که درانظارعمومی صورت گرفته وسرانجام اینگونه اقدامات تحت هیچ شرایطی نمی تواند منشا خیر برای یک جامعه باشد.
این سه شهروند در مدت فعالیت خویش دست به اقداماتی چون حملات مسلحانه به مقر،کانکس ها،سربازان و گشت های نیروی انتظامی زده اند،به سمت اتوبوس های گردشگران راهیان نور شلیک کرده و دو تن از مردم عادی را در شهر حمیدیه به قتل رساندند،بر اساس خبرهای موثق نیز از سال 1389 به مدت پنج سال در شهر حمیدیه اقدام به شلیک درب منازل مردم کرده اند.
از سویی دیگرهنگام دستگیری سلاح هایی چون کلاشینکف،لباس های نظامی و وسایل ارتباطی از این افراد کشف شده است.
با توجه به اوصاف فوق جرم این سه شخص نمی تواند مصداق سیاسی به خود بگیرد بلکه برعکس می تواند داخل درجرایمی چون اقدام علیه امنیت و افساد فی الارض شود که حکم آن نیز در قانون مشخص است،در زبان عامه مردم نیز صفت شرور به این افراد اطلاق می شود.
اعراب ایران به عنوان عضوی از بدنه ی ملت و نظام حاکم بر کشورهمواره در کنار مردم خویش بوده اند و به سهم خود نیز شهدایی تقدیم ایران کرده اند و این هم وطنان ما چون سایر شهروندان دیگر دارای حقوق،مطالبات قانونی و دغدغه های خاص خویش هستند و جای هیچ انکاری در آن نیست،ولیکن اعدام سه شخص از این جامعه که اقدامات رعب آور آنها در میان اعراب و هم خانواده های خویش بوده است نمی تواند سوژه یابی مناسبی برای مخالفان کشور باشد.
اعراب ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی هیچگاه دردفاع از وطن لحظه ای درنگ نکردند،در خط مقدم جبهه حضوری شجاعانه داشتتد و خون آنها بر زمین ریخت،زنان و کودکان عرب از خانه های خویش آواره شدند ولیکن تمام مشکلات فوق باعث نشد لحظه ای به فکر رها سازی وطن خویش باشند،در روزهای سخت کنار ملت خویش ایستادگی کردند و هم اکنون نیز مرزدارانی غیور برای ملت ما هستند.
قطع به یقین اگرهرکسی ازهر قوم،نژاد و مذهبی در حیطه ی جغرافیایی ایران دست به اقدامات فوق می زد حکمی مشابه این سه تن در انتظار وی بود چرا که به گفته ی صریح قانون اساسی طبق اصل 19 ﻣﺮدم اﻳﺮان از ﻫﺮقوم و ﻗﺒﻴﻠﻪ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ از ﺣﻘﻮق ﻣﺴﺎوي ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ و رﻧﮓ،ﻧﮋاد،زﺑﺎن و ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻳﻨﻬﺎ ﺳﺒﺐ اﻣﺘﻴﺎز ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و بر اساس اصل 20 همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی،حقوق سیاسی،حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.
در طیف دیگر سخن باید گفت شهر حمیدیه که مقر اصلی فعالیت این سه تن بود،شهری عرب نشین است و شهدا و مجروحین اقدامات آنها نیز از اعراب بوده اند،بی شک روحیه ناسیونالیستی این افراد حکم به عدم مرگ اعراب توسط آنان می دهد ولیکن در مورد این سه تن شاهد حالت عکس بوده ایم و شهدا و مجروحین اقدامات این سه شهروند از اعراب ایران بوده اند.
با توجه به کشف تجهیزات ارتباطی قوی از این افراد،شبهه درارتباط بودن این سه تن با کشورها و رسانه های معاند رنگ و بوی واقعی تری به خود می گیرد،علی الخصوص که این سه شهروند از اعراب ایرانی بودند و به احتمال بسیار زیاد فریب برخی از کشورهای عربی منطقه را خورده اند که بر اساس اخباری که در دست داریم این سه شهروند به صراحت در اعترافات خویش سخن از ارتباط با برخی از کشورهای عربی منطقه زدند،سخنی که غم ما را دردناک تر می کند،از طرفی سه جوان که می توانستند در آرامش بازویی برای کشور باشند فریب برخی عناصر را خورده و جان خویش را از دست دادند و در می یابیم برخی از کشورهای منطقه قصد ندارند دست از سر مردم ما بردارند،کشورهایی که تجربه به ما ثابت کرده است اهل سنت ایران در حکم ابزاری برای رسیدن به اهداف آنان در مقابل دولتمردان ایرانی هستند،اینگونه رفتارها از کینه های مذهبی و سیاسی برخی کشورهای عربی منطقه نشات می گیرد که عرب بودن را بهانه ای برای دوستی قرار می دهند تا از اعراب ساکن در ایران برای دست یابی به اهداف خویش استفاده کنند و جوانان این مرز و بوم را به نام هایی چون جهاد،اصلاح و اسامی مشابه تحریک به مقابله با ملت و نظام حاکم بر ایران می کنند درحالیکه کوچکترین اعتراضی در این کشورها برابر با حبس های طولانی و حتی اعدام معترضین است،در برخی از این کشورها نیز اسلحه به دست گرفتن در مقابل پادشاه یک کشور اسلامی مساوی با کفر مرتکب می باشد.
جمعی از رهبران گروه تروریستی خلق عرب در همایش منافقین در پاریس
اینگونه رفتارها و بازی با احساسات جوانان ایرانی باعث می شود تا برخی دست به سلاح برده و مردم خویش را در رعب و وحشت فرو ببرند حال آنکه شاید خود این جوانان نمی دانند چه اقدامات اشتباهی انجام می دهند.
با اوصاف فوق نیز اعتقاد راسخ داریم که این سه تن علیرغم اقدامات تروریستی و شرارت خویش و وابستگی به بیگانگان دشمن ملت و نظام ایرانی باید در تمام مراحل از وکیل خویش بهره مند بوده باشند و پرونده تمام مراحل قضایی را طی کرده باشد تا هیچگونه شبهه ای برای مردم باقی نماند و نظام از سمت بیگانگان محکوم به عدم رعایت حقوق اولیه نشود که شواهد امر نشان می دهد از طریق قانونی محاکمه و مجازات شده اند تا شبهه ای برای کسی نماند.
بی شک اعدام یک فرد مسئله ای عذاب آور است،از یک سو خانواده هایی قرار دارند که عزیزان خویش را از دست می دهند و روی دیگر سخن تبعات اجتماعی این مسئله است،امیدواریم شاهد روزی باشیم تا دیگر حکمی سنگین دامان جوانان ایرانی و خانواده های آنان را نگیرد.
برهان الدین فاتح
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.