ترکمن سسی: در هفته های اخیر در سطح ملی و استانی مطالب و یادداشت هایی در زمینه وظایف و کارکردهای شورای نگهبان قانون اساسی منشر گردید.
در غالب موارد فعالان رسانه ای در شرایطی که یک سازمان جدید ایجاد گردد یا اینکه درجامعه زمینه وظایف و کارکردهای یک سازمان یا نهاد ابهامی وجود داشته باشد، تلاش می کنند با نگارش یادداشت ها و مقالاتی به تبیین و تشریح وظایف و کارکردهای آن بپردازند .اما آیا این دو ضرورت در مورد شورای نگهبان باعث طرح مسائل اخیر در زمینه کارکردها و وظایف این نهاد قدیمی شده است ؟ قطعا خیر.
نهاد شورای نگهبان قانونی اساسی نهاد جدید التاسیسی نیست که افراد برای شناخت آن نیاز به اطلاع رسانی آن هم در این حجم و با این رگه های شبهه دار داشته باشند .وظایف و کارکردهای خاص شورای نگهبان نیز در حیات بیش از سه دهه ای آن بر همه فعالان مشخص و روشن است .دراین شرایط عقبه موجی که در فضای رسانه ای کشور ایجاد شده است کجاست ؟
در سالهای گذشته با نزدیک شدن به موسم انتخابات یکی از مسائلی که همواره در خط تحلیلی برخی از سایتهاو جریانات سیاسی جایگاه ثابتی داشته است ،بررسی جایگاه و عملکرد شورای نگهبان بوده است .ما اعتقاد نداریم که شورای نگهبان باید ورای نقد ها و تحلیل های رسانه ای باشد ،اما اعتقاد داریم اگر قرار است مکانیسم های برگزاری انتخابات مورد برسی قرار گیرد، این بررسی باید بر همه شئون و دستگاههای دخیل در این فرایند متمرکز باشد نه فقط شورای نگهبان .
بر خلاف این ضرورت تمرکز صرف بر شورای نگهبان و ارائه تحلیل های متناقض حقوقی و سیاسی از حیطه اختیارات این نهاد قانونی در هفته های اخیر نشان دهنده این است که اهداف و نیات دیگری در پشت پرده این فضاسازی وجود دارد .فضاسازی هایی که بلافاصله با حرکت هماهنگ و همسوی رسانه های خارج از کشور نیز همراه بوده است .هدف مهم این فضاسازی های رسانه ای نیز تخریب جایگاه این نهاد قانونی در بین افکار عمومی و قراردادن آن در موضع انفعالی است .تجربه نشان داده است که این تلاشها محدود به شورای نگهبان نبوده و با نزدیک شدن به انتخابات نهادها و سازمانهایی مثل صدا وسیما وسپاه ،قوه قضائیه و دستگاههای امنیتی کشور نیز درمعرض تخریب قرار گرفته اند .
نکته جالب توجه در رابطه با این مساله این است که بخش عمده جریان سازی منفی صورت گرفته در رابطه با شورای نگهبان و زیرسوال بردن جایگاه قانونی آن بوسیله افراد و جریاناتی صورت گرفته است که همیشه فریاد قانون و قانون گرایی سر داده اند .در این چارچوب اگردرعالم واقعیت هم قانون مداری به عنوان یک اولویت مهم در دستور کار این گروه قرار ارد باید متوجه این مساله باشند که اصول مختلف قانون اساسی و از جمله اصول 91 الی 99 این قانون اختیارات شورای نگهبان در رابطه با انتخابات را به شکل مصرح بیان کرده است .
مشکل بزرگ برخی از جریانات سیاسی ما این است که می گویند ما قانون اساسی را منهای فلان بخش یا اصل آن قبول داریم .در این شرایط هم با این اعتقاد و باور می خواهند درفضای رقابت انتخاباتی حضور داشته باشند .
رقابت های انتخاباتی در کشورهای مختلف شباهت های زیادی به یک مسابقه فوتبال دارد .وقتی یک بازیکن فوتبال وارد مستطیل سبز مسابقه فوتبال می گردد با قبول همه قوانین و قواعد مصوب برای این رشته ورزشی این کار را انجام می دهد .در این بین زمانی که این بازیکن بخشی از قوانین بازی را رعایت نکند می تواند با کارت زرد و یا قرمز داور بازی مواجه شده و نهایتا از ادامه حضور در بازی محروم گردد.در این شرایط آیا این بازیکن می تواند بگوید من وارد زمین بازی می شوم اما اختیارات داور بازی در اعمال مجازاتها و تنبیهات لازم راقبول ندارم ؟قطعا خیر
رقابت های انتخاباتی هم در دقیقا در همین چارچوب است .وقتی یک فعال سیاسی پا به عرصه رقابت انتخاباتی می گذارد باید با قبول همه قوانین حاکم بر این عرصه این اقدام را انجام دهد.این فعال نمی تواند بگوید که من نقش هیات اجرایی را قبول دارم اما نقش هیاتهای نظارت بر انتخابات را قبول ندارم .
شورای نگهبان بخش لاینفک برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی است و در این چارچوب همانگونه که نمی توان نقش هیات های اجرایی و وزارت کشور را در برگزاری انتخابات نادیده گرفت ،باید در برابر نقش نظارتی شورای نگهبان هم تمیکن کرد .عدم پذیرش این اصل یعنی این که فعال سیاسی قواعد بازی را رعایت نمی کند و به تبع آن حقی نیز برای حضور در زمین بازی نخواهد داشت.
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.