در هفته گذشته یادداشتی تحت عنوان جایگاه علما در جریان سازیهای اجتماعی جامعه ترکمنها در سایت ترکمن سسی منتشر شد .
در این یادداشت تلاش داشتیم با اشاره به نقش سنتی و بی بدیل علمای ترکمن در جامعه ترکمنها به بررسی دلایل کم رنگ شدن این نقش در رویدادهایی مثل انتخابات بپردازیم .بدنبال انتشار این یادداشت یکی از کاربران سایت با ارسال نظری مطلب ما را نقد کردند .ذیلا نظر این کاربر عزیز که خود را آیراتین معرفی کرده اند همراه با نقد کوتاه مطلب ایشان منتشر می گردد:
"لطفا سعی کنید"اشتباه نوشتاری در مقاله نداشته باشید.
دلایل: بخاطر بالا رفتن فهم وشعور عمومی مردم در جامعه میباشند و این جای بسی تقدیر دارد ،در گذشته که بیان فرمودید مردم به علما مراجعه میکردند آگاهیشان نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی نسبت به حال اندک بود و مجبور بودند به علما مراجعه کنند البته این مراجعه نیز از روی ناآگاهی بود زیرا علما فقط در دین صاحب نظر بودند که هرچند این گفته نیز خودش جای بحث زیادی دارد. دوم اینکه در گذشته نسبت به حال رسانه به مفهوم واقعی خودش وجود نداشت . سوم اینکه سعی کنید مردم را تشویق نمایید تا آگاهی و داناییشان را بالا ببرند تا بتوانند با تکیه بر این آگاهی و دانایی تصمیمات درست و خوب بگیرند."
ترکمن سسی:
برادر خوبم استدلال جنابعالی که گرایش سنتی مردم ما به سمت علما را ناشی از این دانسته اید که در گذشته آگاهی مردم نسبت به مسائل مختلف کم بوده و همین عدم آگاهی باعث مراجعه مردم به علما می گردید،از پایه دچار ایرادات نظری است .
اگر بخواهیم ادامه استدلال شما را ادامه دهیم می توانیم بگوییم که هر قدر که آگاهی عمومی جامعه بیشتر گردد نیاز آنها به علما در مسائل مختلف کمتر می گردد.بیان این بحث عین این است که بگوییم چون امروزه اطلاعات عمومی مردم در زمینه مسائل پزشکی نسبت به قبل بیشتر شده است،پس نیاز کمتری به مراجعه به پزشک دارند.فرضیه ای که قطعا می دانید صحیح نیست.
این استدلال و مفروض پشت سر آن زمانی می تواند صحیح باشد که نقش علما به عنوان بخش جدایی ناپذیر از جامعه ما ترکمنها را محدود به علوم و معارف دینی نمایید و در اموری مانند مسائل اقتصادی و اجتماعی نیازی به دریافت نظرات این بزرگواران حس نکنید .
علمای ترکمن در طول تاریخ به عنوان یکی از پایه های اساسی ریش سفیدی و هدایت فکری و اجتماعی جامعه بوده اند . این نقش اجتماعی ممکن است با گذر زمان دچار چالشهایی گردد، اما ضرورت وجوب آن به هیچ وجه از بین نخواهد رفت .
اگر بخواهیم از دیدگاهی جامعه شناسانه به این مساله نگاه کنیم جریان اتفاق افتاده در جامعه ما را می توان به این شکل تعبیر و تشریح کرد .در جامعه ما ترکمنها مانند سایر جوامع گروههای مرجع جدیدی مثل رسانه ها ،نخبگان مدرن و فعالان اجتماعی ظهور کرده اند .
ظهور این گروههای مرجع جدید باعث شده است تا گروههای مرجع سنتی به اجبار اندکی از ظرفیت جریان سازیهای خود را به این گروههای جدید محول کنند.این واگذاری به مفهوم غیر ضرور بودن گروههای سنتی و یا عبور جامعه از این گروهها نیست .
بنابراین در تحلیل مسائل جامعه شناختی باید دقت کنیم تا جمیع متغییرهای موثر را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دهیم .متاسفانه در ماههای اخیر مشاهده شده است که برخی از فعالان سیاسی تازه به دوران رسیده، تلاش دارند تا علما و جایگاه مهم آنها در جامعه ما را کم اهمیت جلوه دهند و در این مسیر از الفاظ و عبارات نامناسبی هم استفاده می کنند.این یک آسیب مهم فرهنگی بوده و ناشی از عدم درک این فعالان نوظهور از پیچیدگی های اجتماعی ما ترکمنهاست .آفتی که باید با هوشیاری فعالان با تجربه ترکمن درمان گردد.
دیدگاهها
در مورد مثالی که در باره پزشکی زده اید قطعا" اگر اطلاعات عمومی جامعه در باره مسائل پزشکی بالا رود مراجعه به پزشکان کم خواهد شد ، حالا اگر امروزه مراجعه مردم به پزشکان عزیز بیشتر شده است دلایل دیگری دارد از جمله به مواد غذایی مصرفی سنتتیکی و مواد شیمیایی که در مزارع جهت تولید مواد غذایی مصرف میشوند و ... که جایش اینجانیست.
نظر بنده این نیست که جایگاه علما را دربین ترکمنها پایین آورم حرف من و امثال بنده اینست که هنگامی که آگاهی و درک عمومی در بین جوامعی بالا میرود نسبت مستقیمی دارد با تصمیمات درست گرفتن در آن جوامع که منجر به پیشرفت خواهد شد. در آن صورت مردم در هر زمینه به متخصص مربوطه مراجعه خواهند کرد و سعی خواهند کرد راه درست و درستر را انتخاب نمایند نه اینکه مثلا" اگر شخصی بخواهد در یک جایی سرمایه گذاری کند بیاید از علما نظر کارشناسی بخواهد .
برای برون رفت از این افکار سنتی نقش رسانه ها خیلی ضروری و پررنگتر میباشند البته رسانه ها در همه زمینه ها میتوانند باعث شکوفایی جوامع شوند چونکه خروجی رسانه ها اطلاعات درست و صحیح میباشند که در اختیار مردم میگذارند. اگر نظری بیفکنیم به جوامع پیشرفته ، میبینیم که رسانه های قویی دارند حتی از ترس این رسانه ها است که مدیران ارشد شرکتها و ... اجازه زیر پا گذاشتن قانون را بخودشان نمیدهند و ...
چرا عده ای سعی دارند که ترکمنها را تافته جدابافته بدانند و از عباراتی مانند پیچیدگی های اجتماعی ترکمنها حرف میزنند!، مگر غیر از این است که ترکمنها نیز عضوی از جوامع بشری بوده و دارند در این کره خاکی زندگی میکنند استفاده کردن ازکلمه هایی مانند گروه های نوظهور و فعالان اجتماعی جدید و ... عوام فریبی بیش نیست، اتفاقا" چرا بایست از این گروه هایی که اطلاعات درست به مردم میدهند ناراحت بشویم؟ و توجیه مان این باشد که به علما توهین میکنند ، هرکسی که به هر قشری توهین کند هیچ جایگاهی اجتماعی نخواهد داشت. اما اینرا هم بگویم که برای رسیدن به هدف خاصی از یک گروهی مایه گذاشتن نیز درست و صحیح نیست.
متاسفم برایتان که از گذاشتن جواب ارسالی بنده ترس دارید
ترکمن سسی:فکر می کنیم کمی عجول تشریف دارید .نظرات ارسالی شما فعال شد.دو روز اینترنت در دسترس نبود
ترکمن سیسی:در عین حال اصحاب دین هم مانند همه شهروندان حق حضور در صحنه های سیاسی دارند و تفکری که تلاش میکند علما را در حوزه ها و مساجد محصور نگه دارد با فقه سیاسی اسلام تعارضی آشکار دارد .سکولاریزم و افراط گرایی دینی دولبه شمشیری هستند که برای به حاشیه بردن اسلام در زندگی ما مسلمانان تلاش دارند.