ترکمن سسی-مشهد قلی فرزند عراز تولد 1299در مادر شهرهای ترکمن یعنی گمیشان دیده به جهان گشود، پدربزرگ وپدر و عمه اش هردو طبیب وشکسته بند ماهر ومعروف دوره های خود بودندو میتوان گفت طبابت در خانواده ی ایشان موروثی بوده است ونزدیک به 250سال سابقه داشته است.
همسر مشهدحاجی تاج گل خانم نام دارد .به گفته مشهد حاجی وقتی که 16ساله بود با تاج گل خانم که 10سالش بود ازدواج میکند.
مشهد حاجی تا کلاس ششم قدیم درگمیشان درس خوانده وبعد از آن به دلیل اینکه در گمیشان تحصیل درمقاطع بالاتر فراهم نبود،موفق به ادامه تحصیل نمی شود.
مشهد حاجی می گوید که پدرش در سن 54وفات می کندوبعد کار اوبیشتر می شود. شهرت مشهد حاجی زمانی همه گیر شد که توانست پای یکنفر را که پوسیده بود وکسی قادر به مداوا او نبود،
مشهد حاجی توانست معالجه کندو بعد از آن برتعداد مراجعه کنندگان از اقصی نقاط کشور روز به روز افزوده می شدو ازدحام مراجعه کنندگان مانع از غذا خوردن و استراحت او می گردید اما ایشان هرگز ناراحت نمیشد و مداوای بیماران ر برغذا و استراحت خود واجب تر می دانست.
بعدها از کشورهای دیگرمثل:ترکمنستان ، پاکستان،افغانستان، ترکیه، انگلستان، عربستان و کشورهای عربی که شنیده بودند دست مشهد حاجی شفا بخش است می آمدند.ا
غلب آنها نیزدردهایشان کهنه شده بودو در کشور خودشان معالجه نشده بودند.
حاجی مشهد با اغلب گیاهان دارویی آشنایی داشت و میدانست که کدام گیاه دارویی در کدام نقطه از کشور ودر کدام ناحیه وجود دارد.
حاجی مشهد می گوید در بین شکستگیها معالجه کردن شکستگی گردن ووستون فقرات بسیار سخت است اما من آن را به راحتی انجام میدادم.
ایشان می گوید وقتی سعادت رفتن به زیارت خانه ی خدا نصیبم شد در آنجا نیز از کار طبابت دست نکشیدم زیرا هر جا که انسان باشد طبیب هم لازم میشود.
وقتی برای معالجه تاج گل خانم را انگستان برده بود در آنجا نیز طبابت می کرده است و دکترهای آنجا از کار طبابت او انگشت به دهان می ماندند.
حاجی مشهد از بیماران خود ویزیت نمیگرفت.بیمار بعداز معالجه هر مبلغی را که دلش می خواست به او می داد.
حاجی مشهد به پول نگاه هم نمی انداخت وبرای شفای بیمار دعا میکرد.(این پول در اصطلاح ترکمنها آق لیق می گویند)بعضی اوقات افراد فقیری می آمدند که چیزی نداشتند.آن وقت مشهد حاجی او را معالجه می کرد.
تاج گل خان شکم او راسیر می کردوبعد مشهد حاجی کرایه راه برگشت او را می دادوبرای شفایش دعا می کردوبا لبخند وگشاده رویی او را بدرقه می کرد.
همین دعا وبرکت دستان حاجی هر بیماری را شفا میداد.حاجی مشهد کارطبابتش حاصل تجربیات افرادخانواده اش بخصوص پدر ش بوده است .
همیشه خانه وحیاط او پر از مهمان بود .این مهمانها از اقصی نقاط کشور به گمیشان می آمدندوتاج گل خانم بدون اینکه خم به ابرو بیاورد از مهمانان پذیرایی می کرد .آنان خود را مامور شفای دردمندان می دانستندواز خدمت کردن به همنوعان خود لذت می بردند.
این طبیب حاذق و دانا حدود10سال خانه نشین شدو براثر سکته قلبی ،قلب مهربانش با باطری کار می کردو بالاخره این قلب رئوف بعد از سالها تلاش وطبابت در غروب روز یکشنبه 18شهریور 1386متوقف شدوهمه ی دوستداران وترکمن صحرا را در غمو ماتم فرو برد.
مشهد حاجی در سن94سالگی چشم از جهان فرو بست در حالیکه 80سال از عمرش را در خدمت بیماران و دردمندان سپری کرد. چهره گشاده و خندان این حکیم فرزانه از از خاطرات هیچ مراجعه کنند ه ای محو نخواهدشدورفتار او با بیمارانش خود مرهمی و دوایی بر درد آنها بود.
روش های رفتاری و ارتباط با بیمار درسهای روانشناسی زیادی داشت که هر مراجعه کننده ولو با اندک آگاهی می توانست حس کند.
از فرزندان مشهد حاجی یکی در سن 17 سالگی به رحمت خدا رفت وفرزند دیگر او هم اکنون پس از سالها تجربه اندوزی در کنار پدر دانای خود کار طبابت را انجام می دهد. مشهد حاجی انسانی بود که هرگز از کار طبابت خسته نمی شدومعالجه ی بیماران را از هر کار دیگرمهمتر می دانست قلب و جان خود را در خدمت به مردم سپری نمود .
منبع: ساحل گمیشان
دیدگاهها
گمیشان مادرشهرهای ترکمن!!