ترکمن سسی - ده روز پیش هیچ کس تصور نمیکرد که روز دوم اسفند قرار است ایل ترکمن حماسه ای بزرگ و غرورآفرین را در تاریخ سیاسی معاصر خود رقم بزند.
حماسه ای که خط بطلانی کشید بر تمام معادلات حاکم بر فضای سیاسی و انتخاباتی قوم.
حماسه ای که با شمشیر کلام بر فرق طایفه گری، تحجر، قیم مآبی و پول پرستی فرود آمد و دکان منفعت طلبانی را برچید که افسار تفکر و تعقل ایل را در جهت منافع و متامع خویش به این سو و آن سو میکشیدند.
وحدت و همدلی را صرفا پیرامون خود میخواستند بلکه آن را دستاویز چند روز متاع بی ارزش دنیا سازند.
در سحرگاهان روز سوم اسفند صدای هلهله و شادی مردم حکایت از حماسه بزرگی داشت که قلبها را به یک نقطه کشانده بود.
جوانان قوم فارغ از هر مرده باد و زنده باد شاد از مهر صحرازاده ای بودند که قلبهایشان را فتح کرده بود و آمده بودند که هلهله شادی این فتح بزرگ را به جای جای صحرا بکشانند.
هیچ وقت صحرا به این زیبایی نبود. آسمان آبی آبی بود! یکرنگ! گویی تمام آسمان پرچم این حماسه بزرگ بود. صدای هلهله دیشب به گوش زن و مرد ، بزرگ و کوچک، پیر و جوان، همه و همه رسیده بود و امروز با طلوع آفتاب، دسته دسته و فوج فوج به سوی پرچمدار این حماسه بزرگ شتافتند.
مرد بزرگ صحرا امروز نماد وحدت و همدلی بود. مرد صداقت و سادگی پیکره اتحاد بود. او مرکز دایره بود. شادمهر یک معلم بود. مدرس برابری و برادری بود. تقدس یاشولی را پس گرفت و خود را سزاوار لقب یاشولی نمود.
قوم من امروز ردای مقدس یاشولی را برتن امان قلیچ شادمهر کرد.
ردای مقدس یاشولی شایسته وجودتان
شاگرد شما
خوجه محمد نیک رفتار
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.